۴- از نگاهی دیگر، سنگینی بار چنین اتفاقاتی شاید بردوش همه جامعه سنگینی کند. وقتی در قبال منکری سکوت صورت نپذیرد وجهه اجتماعی آن منکر از بین می رود. به عنوان مثال مزاحمت های نوامیس در کشور نشان از سکوتی دردناک در قبال این منکر در جامعه از سوی مردم می تواند باشد. همچنین است موارد دیگر و منکراتی که هر روزه در گوشه و کنار شهر دیده می شود و بی شک، بی توجهی مردم در رشد این نهال مؤثر خواهد بود و به مرور زمان این نهال به درخت تنومندی تبدیل خواهد شد که برای ریشه کن شدنش حتی خون علی خلیلی ها نیز نمی تواند کارساز باشد.
5- آموزش های اعتقادی به کودکان از خانواده و مدرسه و همچنین توجه نهادهای آموزشی و نظارتی بر قشر کودک و نوجوان شرایط ایجاد چنین اتفاقاتی را در جامعه کاهش خواهد داد. کودکی که بستر باورهایش اعتقادات دینی باشد،هیچگاه در آینده به خود اجازه نخواهد داد به نوامیس دیگران تجاوز کند یا منکرات دیگر را به آسانی مرتکب شود. لااقل در صورت وسوسه شدن با تذکری لسانی به راحتی از آن دست خواهد کشید. اما وقتی باورهای ذهنی در افراد به دلیل بسترهای آموزشی و فرهنگی و اجتماعی نادرست، به بیراهه می رود چنین حوادثی نیز بالطبع افزایش می یابد.
در پایان به منظور یادآوری نسبت به این فریضه بزرگ دینی چند روایات از نعصومین علیهم السلام را در زمینه امر به معروف و نهی از منکر خواهیم آورد:
حدیث (1) قال على علیه السلام :
وَماأعمالُ البِرِّ كُلُّها وَالجِهادُ فى سَبيلِ اللّهِ عِندَ المرِ بِالمَعرُوفِ وَالنَّهىِ عَنِ المُنكَرِ إِلاّ كَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ؛
همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون قطرهاى است در درياى عميق. (نهج البلاغه، حكمت 374)
حدیث (2) قال على علیه السلام:
إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهىَ عَنِ المُنكَرِ لا يُقَرِّبانِ مِن أَجَلٍ وَلا يَنقُصانِ مِن رِزقٍ ، لكِن يُضاعِفانِ الثَّوابَ وَيُعظِمانِ الجرَ وَأفضَلُ مِنهُما كَلِمَـةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائِرٍ؛
امر به معروف و نهى از منكر نه اجلى را نزديك مىكنند و نه از روزى كم مىنمايند، بلكه ثواب را دو چندان و پاداش را بزرگ مىسازند و برتر از امر به معروف و نهى از منكر سخن عادلانهاى است نزد حاكمى ستمگر.(غررالحكم، ج2، ص611، ح3648)
حدیث (3) قال رسول الله صلى الله عليه و آله :
إذا لَم يَأمُروا بِمَعروفٍ وَلَم يَنهَوا عَن مُنكَرٍ وَلَم يَتَّبِعوا الأخيارَ مِن أهلِ بَيتى ، سَلَّطَ اللّهُ عَلَيهِم شِرارَهُم ، فَيَدعوا عِندَ ذلِكَ خِيارُهُم فَلا تُستَجابُ لَهُم؛
هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منكر نكنند، و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط گرداند و نيكانشان دعا كنند امّا دعايشان مستجاب نشود .(امالى صدوق، ص254)
حدیث (4) قال رسول الله صلى الله عليه و آله :
لا يَأمُرُ بِالمَعروفِ وَلا يَنهى عَنِ المُنكَرِ إلاّ مَن كانَ فيهِ ثَلاثُ خِصالٍ : رَفيقٌ بِما يَأمُرُ بِهِ رَفيقٌ فيما يَنهى عَنهُ ، عَدلٌ فيما يَأمُرُ بِهِ عَدلٌ فيما يَنهى عَنهُ، عالِمٌ بِما يَأمُرُ بِهِ عالِمٌ بِما يَنهى عَنهُ؛
امر به معروف و نهى از منكر نكند مگر كسى كه سه خصلت در او باشد: در امر و نهى خود مدارا كند، در امر و نهى خود ميانهروى نمايد و به آنچه امر و نهى مىكند، دانا باشد .(بحارالأنوار، ج100، ص87، ح64)
حدیث (5) قال على علیه السلام :
مَن أمَرَ بِالمَعروفِ شَدَّ ظَهرُ المُؤمِنِ وَمَن نَهى عَنِ المُنكَرِ أَرغَمَ أَنفَ المُنافِقِ وَأَمِنَ كَيدَهُ؛
هر كس امر به معروف كند به مؤمن نيرو مى بخشد و هر كس نهى از منكر نمايد بينى منافق را به خاك ماليده و از مكر او در امان مى ماند. (كافى،ج2، ص50، ح1)
حدیث (6) قال رسول الله صلى الله عليه و آله :
لا يَزالُ النّاسُ بِخَيرٍ ما أمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنكَرِ وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَ التَّقوى فَإذا لَم يَفعَلوا ذلِكَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَكاتُ، وَ سُلِّطَ بَعضُهُم عَلى بَعضٍ و َلَم يَكُن لَهُم ناصِرٌ فِى الأرضِ وَ لا فِى السَّماءِ؛
تا زمانى كه مردم امر به معروف و نهى از منكر نمايند و در كارهاى نيك و تقوا به يارى يكديگر بشتابند در خير و سعادت خواهند بود، اما اگر چنين نكنند، بركتها از آنان گرفته شود و گروهى بر گروه ديگر سلطه پيدا كنند و نه در زمين ياورى دارند و نه در آسمان.(تهذيب الاحكام، ج6، ص181، ح22)
حدیث (7) قال الباقر علیه السلام :
أوحَى اللّهُ تَعالى إلى شُعَيبٍ النَّبِىِّ إِنّى مُعَذِّبٌ مِن قَومِكَ مِائَةَ أَلفٍ: أَربَعينَ أَلفا مِن شِرارِهِم وَسِتّينَ أَلفا مِن خيارِهِم فَقالَ: يارَبِّ هؤُلاءِ الشرارُ فَما بالُ الخيارِ؟! فَأَوحَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيهِ: داهَنُوا أَهلَ المَعاصى فَلَم يَغضِبُوا لِغَضَبى؛
خداى تعالى به شعيب پيامبر وحى فرمود كه: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم كرد: چهل هزار نفر بدكار را، شصت هزار نفر از نيكانشان را. شعيب عرض كرد: پروردگارا! بدكاران سزاوارند اما نيكان چرا؟ خداى عزوجل به او وحى فرمود كه: آنان با گنهكاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نيامدند.(كافى، ج5، ص56، ح1)
حدیث (8) قال رسول الله صلى الله عليه و آله :
مَن رَأى مِنكُم مُنكَرا فَليُغَيِّرهُ بِيَدِهِ ، فَإن لَم يَستَطِع فَبِلِسانِهِ ، فَإن لَم يَستَطِع فَبِقَلبِهِ وَذلِكَ أضعَفُ الإيمانِ؛
هر كس از شما منكرى ببيند بايد با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست با قلبش آن را تغيير دهد، كه پائينترين درجه ايمان همين (تغيير قلبى) است.(نهج الفصاحه، ح3010)